نویسنده : مسعود امینی مجموعه ای شکل گرفته از عشق درونی شاعر، احساساتی که ناگفته باقی مانده است. بازنویسی عشقی پاک و اهورایی که هرگز فرصت و توان ابراز آن فراهم نگشته و حال تمام آن عواطف در این دفتر شعر متجلی گشته است. اثری برای محبوبی که در دل شاعر جای خوش کرده و سالیانی است که جای به کسی نداده است. گزیده ای از کتاب : نه بانو نه! جای ما این جا نیست از قله ی شنیر و حرمون قله به قله باید رفت، دور، دور باید شد اکنون دلم به دار عشق آونگ است نگاهت مرا ربود بانوی بلند زمین. خدایا چه زیبا دزدیده شدم چه رام و آرام میان مهر موعود او غوطه ور شدم. خدایا! خدایا! این بوی یاس سفید شمیم توست یا محبوب من است که می آید؟
0 نظر