(چگونه خانوادهی من خطرناکترین مرد دنیا را پدید آورد؟) نویسنده : مری ال.ترامپ ترجمه : سلیمان میرزائیراجعونی ،عادل ابراهیمیلویه نگارنده کتاب پیش رو، برادرزاده دونالد ترامپ است که در اثر خود سعی دارد به بررسی و تحلیل ریشه های کودکی و خانوادگی یکی از نامتعادل ترین روسای جمهور تاریخ آمریکا بپردازد و شخصیت نامتعارف او را توصیف کند. او در این اثر کوشیده تا با استفاده از تجربیات شخصی خودش و پرس و جو در میان افراد خانواده خود به چگونگی شکل گیری شخصیت فردی هم چون دونالد ترامپ بپردازد و با آشکار ساختن مشکلات روانی عدیده ای که در او وجود دارد به آگاه سازی مردم کشورش و جهانیان روی آورد تا از انتخاب دوباره ی مردی هم چون او به عنوان رئیس جمهور جلوگیری کند، زیرا مری به شدت معتقد است انتخاب دوباره ترامپ به معنای پایان دموکراسی در امریکا است. گزیده ای از کتاب : با سقوط ظاهری فردی از شادابی، دونالد فرصتی دید که بتواند از آن به عنوان مرد دست راست پدرشان در مدیریت سازمان ترامپ استفاده کند. او این درس را آموخته بود که بهترین باشد -حتی اگر پدر و مادر قصد چنین چیزی را نداشتند- دونالد مصمم بود که با درجه ای متناسب از جاه طلبی جدید، جایگاه خودش را تضمین کند حتی اگر این جایگاه فقط حقوق لاف زدن را برای او تضمین می کرد. فرد هیچ چیز در مورد مزایای نسبی یک کالج نسبت به دیگری نمی دانست- نه او نه مادربزرگم به دانشگاه نرفته بودند- بنابراین، بچه های ترامپ اساسا هنگام مراجعه به مدارس فقط طبق خواسته خودشان عمل می کردند. دونالد با آگاهی از شهرت مدرسه وارتون، خواهان ادامه تحصیل در دانشگاه پنسیلوانیا بود. متاسفانه، حتی اگر مرین تکالیف درسی مربوط به خانه را برای دونالد انجام می دهد ولی مرین نمی توانست از او امتحان بگیرد و دونالد نگران این بود که نمره معدل او پایین بیاید و تلاش هایش بی ثمر گردد. او برای احتیاط، خود را با نام «جو شاپیرو»، یک بچه باهوش و مشهور، ثبت نام کرد تا بتواند از این طریق خودش را درسخوان به استادان نشان دهد. آن زمان در هنگام ثبت نام مثل امروز نبود که تمام مشخصات را از طریق عکس شخص و سوابق وی در کامپیوتر جستجو کنند. دونالد که هیچ وقت فاقد بودجه نبود، به دوستان خود خوب پرداخت می کرد. او چیزی را به حساب شانس رها نمی کرد، وی همچنین از فردی خواست که با جیمز نولان، یکی از دوستان مدرسه سنت پل که در دفتر پذیرش پن کار می کرد، صحبت کند. شاید نولان حاضر باشد به برادر کوچک فردی کمک کند تا او نیز وارد پن شود… … در پایان، ممکن است همه ترفندهای دونالد لازم نبوده باشند. در آن روزها، پن نسبت به امروز از شیوه گزینش کمتری استفاده می کرد و نیمی یا بیشتر از کسانی که متقاضی بودند را می پذیرفت. در هر صورت، دونالد آنچه را که می خواست به دست آورد.
0 نظر