(جستوجویی دیوانهوار برای کشف راز موفقترین افراد دنیا)(کتابهای حوزهی کسب و کار) نویسنده : الکس بناین ترجمه : محمدجواد مبینزاده کتابی به شدت راهگشا و موثر که علاوه بر شرح رازهای موفقیت بزرگ ترین افراد دنیا در نسل های مختلف، راهکارها و ابزارهای قوی را که برای رفع موانع و دستیابی به اهداف ضروری هستند، ارائه می دهد. این کتاب به آشکارسازی ابعادی از موفقیت می پردازد که تاکنون در هیچ یک از کتاب های حوزه ی موفقیت و پیشرفت شخصی به آن ها پرداخته نشده است. اثر حاضر روایت جست و جوی دیوانه وار الکس بناین برای یافتن پاسخ این پرسش است: “موفق ترین افراد دنیا چگونه جاده موفقیت را طی کرده اند؟” گزیده ای از کتاب : وارن بافت وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شد، بر خلاف دیگر دانشجویان که سراغ کارهای پردرآمد برای کمپانی های بزرگ می روند، تصمیم گرفت مستقیما برای بنجامین گراهام کار کند. بافت نخستین بار از گراهام درخواست کار کرد و او پاسخ منفی داد. بافت جوان، پیشنهاد کار رایگان و بدون حقوق را مطرح کرد؛ اما گراهام همچنان مخالف بود. بنابراین بافت به اوماها بازگشت و دوباره در نقش کارگزار بورس مشغول شد؛ اما در همین حین، نوشتن نامه و دیدار با گراهام در نیویورک را رها نمی کرد. به گفته خود بافت، او بعد از دو سال آزار و اذیت گراهام بالاخره موفق شد برایش کار کند. در این زمان بافت ازدواج کرده بود و یک فرزند هم داشت؛ با این حال بدون درنگ و تردید به نیویورک پرواز کرد تا کار خود با گراهام افسانه ای را آغاز کند. بافت هرگز نپرسید حقوقی در کار هست یا نه. او پشت میزی بیرون از دفتر گراهام کار می کرد و از استادش چیزهای جدیدی می آموخت. دو سال بعد، زمانی که گراهام بازنشسته شد، بافت به اوماها بازگشت تا کسب و کار خودش را راه بیندازد. وقتی مشتریان قدیمی گراهام به دنبال جائی برای سرمایه گذاری پول های خود بودند، او همه شان را به وارن ارجاع داد. بافت همیشه به سرمایه گذاری های بلندمدت خود مشهور بوده و با شنیدن داستان زندگی اش متوجه می شویم در شغل و حرفه خود نیز چنین رویکردی داشته است.
0 نظر