نویسنده : چی استراتی ترجمه : نلی محجوب تامی، جو و میلتون با هم از پلهها پایین رفتند تا توی کلاس استراحت کنند. تامی پرسید: «خب، بگین ببینم، واسه تعطیلات چیکار کردین؟» جو گفت: «یک کوهنوردی ترسناک داشتم، رفتم با کوسهها غواصی کردم، راهرفتن روی طناب رو یاد گرفتم، از یک رودخونهی پُر از کروکودیل رد شدم. بعد از همهی اینها حسابی استراحت کردم. من و بابا و مامانم یک تعطیلات ماجراجویانه داشتیم.»
0 نظر