سنگ های گرسنه (30 داستان کوتاه)،(شمیز،رقعی،گویا)

کد شناسه :93419

(سی داستان کوتاه) نویسنده : رابیندرانات تاگور ترجمه : عبدالعلی براتی "سنگ‌های گرسنه" داستان دو جوان است که در طی مسافرتی، در قطار، با مردی هم‌سفر می‌شوند که برای آن‌ها از زمانی حکایت می‌کند که به عنوان مامور در منطقه‌ای دورافتاده در هند، به کار مشغول بوده و با وجود هشدارهای مردم محلی در قصری سنگی و قدیمی ساکن می‌شود که معروف است طلسم شده و نباید شب‌ها در آن خوابید. مرد بی‌توجه به این سخنان، تصمیم می‌گیرد که حتما شب‌هایش را در آن خانه بگذراند ولی هر شب اتفاق تازه‌ای افتاده و او احساس می‌کند که کم‌کم تحت تاثیر جادوی منزل قرار گرفته است. با وجود ترسی که بر مرد حاکم شده، اما گویی نیرویی عجیب هر شب او را به سوی آن مکان می‌کشد و کاری از وی ساخته نیست. درست در همین قسمت داستان است که مرد راوی یکی از دوستان خویش را دیده و به کابین وی نقل‌مکان می‌کند و دو جوان، مسحور از داستان نیمه‌ای که شنیده‌اند، بر جای می‌مانند.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر