تائیس (زرکوب،رقعی،باهم)

کد شناسه :92337
موجود نیست

نویسنده : آناتول فرانس ترجمه : قاسم غنی کتاب پیش رو حاصل دوران اوج کمال قوه تخیل نویسنده و سیر کتابی اوست؛ اثری که هم چون دیگر آثار فرانس با طنزی ظریف، استهزای فیلسوفانه و انتقادی شوخ همراه است و تفکر خواننده را بر می انگیزد. این کتاب داستان زاهدی را به تصویر می کشد که ثمرات سال ها زهد و تقوای خود را با دل بستن به یک روسپی که تائیس نام دارد از بین می برد و به گذشته خود پشت پا می زند. در رمان تائیس بحث هایی طنز آمیز پیرامون مذهب و زندگی قدیسان و شهیدان قرون اول پیش کشیده می شود و تصویری از یونان قدیم به نمایش در می آید. گزیده ای از کتاب : ای تائیس، من عاشق توام. من تو را از جان و حیاتم بیش تر دوست دارم، برای رسیدن به تو صحرا را با تاسف ترک کرده ام، برای خاطر تو از دهانم که ملزم به سکوت است این حرف های عادی خارج می شود، برای خاطر تو آن چه را نباید دیده ام و آن چه را نباید، شنیده ام. برای خاطر تو، روحم در اضطراب افتاده و قلبم گشایش یافته، افکار و عواطفی شبیه به چشمه هایی که کبوتران از آن می نوشند فوران دارد، به خاطر تو شب و روز در صحراهای ریگزار پر از اشباح شیطانی و غولان مردم خوار طی مسافت کرده ام. به خاطر تو پای برهنه ام را بر افعی و عقاب نهاده ام، بلی تائیس، من عاشق توام ولی عشق من به تو چون عشق مردمی نیست که از آتش شهوت نفس می سوزند و چون گرگان گرسنه یا نره گاوان مست به تو نزدیک می شوند، عشق شان به تو مثل عشق شیر است به آهو. عشق درنده خوی این مردم حتی روح تو را هم می بلعد اما من تو را به روح و حقیقت دوست دارم، من تو را برای رضای خدا تا جهان باقیست، دوست دارم، آنچه از عشق تو در سینه من پنهان است، محبت الهی و رحمت آسمانی نامیده می شود، آنچه را من به تو وعده می دهم، گرانبهاتر از مستی و سرخوشی مجازی و خواب نوشین موقتی یک شب کوتاه است. نوید من به تو بهره مندی از ضیافت های مقدس و سوره های آسمانی است. سعادتی را که برای تو آورده ام، ابدی است و به گوش احدی نرسیده و به وصف در نیامده و چنان است که اگر خوش گذرانهای این دنیا، پرتوی از آن را می دیدند، از شوق و شادمانی هلاک می شدند.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر