نویسنده : هرمن پریش ترجمه : مژگان کلهر با آملیا بدلیا کار نشد ندارد! آملیا بدلیا میخواهد بزند به جاده. اما کجا؟ او میخواهد حسابی غافلگیرتان کند. آملیا بدلیا و پدر و مادرش میخواهند کارهای جدیدی انجام بدهند (مثل ماهیگیری). آنها یک عالمه پیتزا میخورند (بهبه) و آملیا بدلیا دوست جدیدی پیدا میکند، دوستی که هیچوقت هیچوقت فراموشش نمیکند. زود باش کتاب را بردار و بخوان! آملیا بدلیا آمده! و این یعنی کلی اتفاق تازه!
0 نظر