نویسنده : سامانتا بروک ترجمه : فائقه مرتضویکرونی یک روز صبح،توت فرنگی به باشگاه ورزشی دوستش آلوجنگلی می رود تا او را ببیند.وقتی توت فرنگی به آن جا می رود،آلو دارد آگهی یک مسابقه ی ژیمناستیک را به دیوار می چسباند.توت فرنگی هیجان زده میگوید:ما و دوستانمان هم،باید توی این مسابقه شرکت کنیم،آلو میگوید:فکر خوبی است!
0 نظر