نویسنده : انید بلایتون ترجمه : میرعلی غروی مدارس شبانهروزی موضوع مورد علاقهی "ایند بلایتون" (نویسندهی کتاب حاضر) است. این بار او داستان دخترهای سال آخر مدرسهی مالوری را حکایت میکند. دخترهایی با خصوصیتهای اخلاقی متفاوت و رفتارهای مختلف، اما بیشتر خوشدل و مهربان. در میان بچههای قدیمی دو دانشآموز جدید هستند؛ "آماندا"، که تازه از یک مدرسهی ورزشی به "مالوری" نقل مکان کرده، و "سوژن" که فرانسوی است و به سختی زبان انگلیسی را متوجه میشود. آماندا دختری متکی به خود و کمی مغرور است که گاه رفتارش باعث دلخوری دوستانش میشود. او متوجه شده یکی از دخترهای سال دوم قابلیت زیادی برای موفقیت در مسابقات ورزشی مدرسه دارد، به همین دلیل بنا به درخواست سرپرست ورزشی مدرسه به آموزش او مشغول میشود. اما اخلاق تند آماندا و سرکش بودن "جون" باعث مشکل بین آن دو شده و آموزش تعطیل میشود. روزی که آماندا برای شنا به دریا رفته بوده، در میان موجهای بلند و صخرهها گرفتار میشود و "جون" که همان اطراف در حال تمرین بوده و متوجه موضوع میشود به کمک وی شتافته و از مرگ حتمی نجاتش میدهد. از سوی دیگر دختری از خودراضی به نام "رو" که تمام مباهاتش به ثروت خانوادهاش است، برای این که به دوستش ثابت کند نترس و زرنگ است مقداری از پولهای به امانت گذاشته شده پیش پرستار مدرسه را دزدیده و با آنها به خرید میرود. اما پلیس از ماجرا مطلع شده و "رو" به دردسر میافتد و او را از مدرسه اخراج میکنند. با تمام اتفاقهای بد و خوب ترم آخر برای بچههای سال ششم به پایان میرسد. آنها وقتی وارد "مالوری" شدند، دوازده سال بیشتر نداشتند، اما حالا به خانمهایی تبدیل شدهاند که هریک برای ادامهی سرنوشت خویش پا به جامعه میگذارند.
0 نظر