صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود/ثبت نام

هزاره های هبوط (شمیز،رقعی،روزنه)

کد شناسه :49869
موجود نیست

نویسنده : مسلم ذوالفقارخانی وارد جهانی از شعرهایی می‌شویم که درخصوص آدم هبوط یافته روایت سروده می‌شوند و هر لحظه خود را در عناصر چهارگانه غرق کرده و با طبیعت آمیخته می‌شود. زمان به‌سان وجوه پررنگی از افسانه درون اشعار این مجموعه ملموس است. در کتاب هزاره‌‌های هبوط می‌خوانیم: هزاره‌هایِ هُبوط! هر یکی بُغض‌هایِ کُهنه‌ فرو می‌ریزد از ابری آویزان! هِق هِقِ سینه‌ای که در درازنایِ قُرون به سایه‌سارِ خیال خانه‌ای می‌جوید! چکّه چکّه باران هزاره‌هایِ جُنون! شکسته زورقی فِتاده به آب میانِ امواجش به سانِ بارشِ ابری که می‌بَرَد خانه! کُلبه‌ای خُفته در میانِ یکی جنگلِ سبز نشسته بر دلِ کوه بُخار در همه جا سایه‌روشنی زَرّین! هر چه در آسمان به رویِ کُلبه می‌بارَد خانه‌زادی ز آفتاب بود و چَشمه‌ی نور! چکّه چکّه باران قَرینه‌هایِ سکوت! کودکانِ غریب و لب‌تشنه که به پستانِ مادری مُرده می‌کِشند ناله‌هایِ افسرده! و در غروبِ یکی استهلال شریکِ گریه‌هایِ ناتمامِ پاییزند که زمستانِ یخ زده بر او هجوم بَرَد! چکّه چکّه باران هزاره هایِ جُنون!

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر