نویسنده : آلبر کامو ترجمه : محمدرضا پارسایار مامان امروز مرد. شاید هم دیروز مرده باشد. نمیدانم. از خانهٔ سالمندان تلگرامی به دستم رسید: «مادر درگذشت. خاکسپاری فردا. احترامات صمیمانه.» هیچ معلوم نیست. شاید دیروز بوده. خانهٔ سالمندان در مارنگو، در هشتاد کیلومتری الجزیره است. ساعت دو که سوار اتوبوس بشوم، عصر به آنجا میرسم. به این ترتیب میتوانم کنار مادر شبزندهداری کنم.
0 نظر