صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود/ثبت نام

انقیاد زنان (علوم اجتماعی 9)،(شمیز،رقعی،هرمس)

کد شناسه :48244
  • عنوان کالا :
    انقیاد زنان (علوم اجتماعی 9)،(شمیز،رقعی،هرمس)
  • شابک :
    9789647100274
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    5
  • سال چاپ :
    1402
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد كل صفحات :
    160
  • وزن :
    203
  • درباره كتاب :
    انقیاد زنان رساله‌ای است که جان استوارت میل در سال ۱۸۶۹، با موضوع نقد وضع زنان روزگار خود، در چهار فصل نوشته است. میل اعتقاد داشت که اکنون تبعیض میان زن و مرد «به یکی از بزرگ‌ترین موانع پیشرفت بشر تبدیل شده است.» تلاش برای تغییر این وضعیت با مقاومتی بسیار سخت روبه‌رو می‌شود، زیرا اعتقاد به فرودستی زنان نه بر عقل و خرد، که بر عواطف و احساسات متکی است. میل می‌پرسد چرا باید نیمی از نژاد بشر به صرف زن‌بودن، که دست تقدیر آن را رقم می‌زند، از امکانات آموزشی و حرفه‌ای که در اختیار مردان قرار دارد محروم بمانند؟ دختر یا پسر بودن نباید در زندگی افراد نقشی تعیین‌کننده داشته باشد، چنانکه سیاه یا سفید، و عامی یا نجیب‌زاده بودن نیز. به‌طور خلاصه، جان استوارت میل فرودستی زنان را، برخلاف باور عموم، امری طبیعی نمی‌داند و طبیعت زنان را یکسره تصنعی و حاصل نوع تربیت زن- که عمدتا حاصل سرکوب است- تلقی می‌کند. او در تأکید بر این ادعا، در جای‌جای رساله اشاره می‌کند که به‌علت تفاوت شیو‌ه‌های تربیتی زنان و مردان، تشخیص توانمندی‌ها و سرشت واقعی زنان امری ناممکن است و آن را حتی نوعی گستاخی تلقی می‌کند.
  • قيمت :
    1,600,000 ریال
موجود نیست

نویسنده : جان استوارت میل ترجمه : علاءالدین طباطبایی دربارهٔ کتاب: انقیاد زنان رساله‌‎ای است که جان استوارت میل در سال ۱۸۶۹، با موضوع نقد وضع زنان روزگار خود، در چهار فصل نوشته است. میل اعتقاد داشت که اکنون تبعیض میان زن و مرد «به یکی از بزرگ‌ترین موانع پیشرفت بشر تبدیل شده است.» تلاش برای تغییر این وضعیت با مقاومتی بسیار سخت روبه‌رو می‌شود، زیرا اعتقاد به فرودستی زنان نه بر عقل و خرد، که بر عواطف و احساسات متکی است. به‌طور خلاصه، جان استوارت میل فرودستی زنان را، بر خلاف باور عموم، امری طبیعی نمی‌داند و طبیعت زنان را یکسره تصنعی و حاصل نوع تربیت زن- که عمدتاً حاصل سرکوب است- تلقی می‌کند. او در تأکید بر این ادعا، در جای‌جای رساله اشاره می‎کند که به علت تفاوت شیو‌ه‌های تربیتی زنان و مردان، تشخیص توانمندی‌ها و سرشت واقعی زنان امری ناممکن است و آن را حتی نوعی گستاخی تلقی می‌کند. برشی از متن: زن و شوهر را «یک شخص از نظر قانون» نامیده‌اند؛ و مقصود این بوده است که چنین استنباط شود که هر آنچه به زن تعلق دارد، از آنِ مرد است؛ اما استنباط متناظر با آن (هر آنچه به مرد تعلق دارد، از آنِ زن است) هرگز مدنظر نیست. این اصل هیچ‌گاه علیه مرد به کار نمی‌رود، مگر اینکه شوهر را مسئول اعمال و رفتار همسرش می‌کند، چنان‌که ارباب مسئول رفتار بردگان و یا گلۀ خویش است. البته من به‌ هیچ‌وجه این نکته را انکار نمی‌کنم که با زنان، در مجموع، بهتر از بردگان رفتار می‌شود؛ اما باید در نظر داشت که هیچ برده‌ای مانند زن در همۀ ابعاد و به معنای دقیق کلمه برده نیست. هیچ برده‌ای، بجر آن‌هایی که مستقیماً به شخص ارباب خدمت می‌کنند، در همۀ ساعات و دقایق عمر خود برده نیست؛ او نیز، مانند سربازان، وظیفۀ معینی بر عهده دارد و چون آن را به انجام رساند، و یا هنگامی که در حال خدمت نیست، وقتش، البته در محدودۀ خاصی، از آن خودش است [...] اما زن در چنین وضعیتی قرار ندارد.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر