صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود/ثبت نام

آنها به بغداد آمدند (شمیز،پالتوئی،هرمس)

کد شناسه :48229
  • عنوان کالا :
    آنها به بغداد آمدند (شمیز،پالتوئی،هرمس)
  • شابک :
    9789643636937
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    6
  • سال چاپ :
    1402
  • قطع :
    پالتوئی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد كل صفحات :
    307
  • وزن :
    242
  • درباره كتاب :
    سروان کرازبی به عنوان یکی از افسران ارشد نظامی بغداد در زمینه‌ی اتفاقات سیاسی و اجتماعی کشور عراق اطلاعات زیادی دارد. او برای کسب اطلاعات به بانک می‌رود و پس‌از آن با آقای دیکین در یک کاروانسرا دیدار می کند. قرار است مراسمی با حضور سران و سیاستمدراران کشورهای غربی برپا شود. مراسمی با سطح امنیتی بالا که مسئولیت آن به عهده سروان کرازبی قرار می‌گیرد. اما گویا اتفاقات پیش‌بینی‌ناپذیری در راه است. آگاتا کریستی، زاده‌ی ۱۸۹۰ و درگذشته‌ی ۱۹۷۶، نویسنده‌ی انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. کریستی، اولین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشته‌است. او با نام مستعار مِری وستماکوت داستان‌های عاشقانه و رمانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی‌اش به خاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، به‌خصوص آن دسته که درباره‌ی ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نه‌تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستان‌های جنایی کوشیده‌اند نیز معرفی و مطرح کردند.
  • قيمت :
    1,560,000 ریال
موجود نیست

نویسنده : آگاتا کریستی ترجمه : محمدعلی ایزدی ویکتوریا جونز با قیافه‌ای گرفته روی یک صندلی در فیتزجیمز گاردن نشسته بود. او به طور کلی به تفکر دربارۀ یا تقریباً می‌توانیم بگوییم به تجزیه و تحلیل دردسرهای استفادۀ بی‌موقع از استعدادهای ویژه‌اش عادت داشت. ویکتوریا مثل بیشترِ ما بود. دختری که هم محسّناتی داشت و هم معایبی. سخاوت، صمیمیت و شجاعت از محسّنات او بود و تمایل طبیعی‌اش به ماجراجویی را می‌توانیم از ویژگی‌های خوب او یا (در این دوره و زمانه که امنیت در درجۀ اول اهمیت قرار دارد) عکس آن به حساب بیاوریم. از معایب اصلی‌اش هم دروغگویی وقت و بی‌وقت بود. وسوسه درست کردن یک داستان و تعریفِ با آب و تاب آن برای دیگران چیزی بود که ویکتوریا هیچ‌وقت نمی‌توانست در برابر آن مقاومت کند. او خیلی ساده و راحت، و با اشتیاقی که انگار دارد هنر می‌کند، دروغ می‌گفت.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر