(همچون کوچهای بیانتها)(گزینهیی از شاعران بزرگ جهان) نویسنده : احمد شاملو شعر امروز ما شعرى آگاه و بلند است، شعرى دلپذیر و تپنده که دیرى است تا از مرزهاى تأثیرپذیرى گذشته به دورهى اثربخشى پا نهاده است. اما از حق نباید گذشت که این شعر، پس از آن همه تکرارهاى بىحاصل، بیدارى و آگاهى خود را به مقدار زیاد مدیون شاعران بزرگ دیگر کشورها و زبانهاست. ــ استادانى که شعر ناب را به ما آموختند و راههاى تعهد را پیش پاى ما نهادند. شاعرانى چون الوآر و لورکا، دسنوس و نرودا، حکمت و هیوز و سنگور و میشو که ما را با ظرفیتهاى گوناگون زبان و سطوح گوناگون این منشور آشنا کردند و از حصار تنگ قصیده و غزل و رباعى پروازمان دادند و چشماندازى چنان گسترده در برابر دیدهگان ما نهادند که امروز مىتوانیم ادعا کنیم که حتا شناخت استادان بزرگى چون حافظ و مولوى را نیز ــ از نظرگاهى تازه و با معیارهایى سواى «معاییر الاشعار العجم» ــ مدیون شناخت شعر جهانیم… از این جهت شاید بتوان پذیرفت که مجموعهى حاضر مىبایست بسى پیشتر فراهم آمدهباشد. حقیقت این است که اگر چه ضربهى اول را نیماى بزرگ فرود آورد و بیدارى ِ نخستین را او سبب شد، این ضربه در آن روزگار تنها گیجکننده بود: با فریاد نیما از خوابى مرگ نمون بیدار شدیم با احساس شدید گرسنهگى، اما در گنجههاى گذشتهى خانهى خود چیزى نمىیافتیم زیرا هنوز نگاهمان از خواب چندصدساله سنگین بود.
0 نظر