ژوزفین آوازه خوان یا قوم موش ها (مجموعه 2 داستان،با نقد و تفسیر)،(ادبیات معاصر46)،(شمیز،رقعی،اشاره)

کد شناسه :46644
  • عنوان کالا :
    ژوزفین آوازه خوان یا قوم موش ها (مجموعه 2 داستان،با نقد و تفسیر)،(ادبیات معاصر46)،(شمیز،رقعی،اشاره)
  • شابک :
    9789648936766
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    2
  • سال چاپ :
    1399
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد كل صفحات :
    128
  • وزن :
    149
  • قيمت :
    650,000 ریال

(با نقد و تفسیر) نویسنده : فرانتس کافکا ترجمه : کامل روزدار کافکا آخرین داستان خود را برای نخستین بار در 20 آوریل 1924 در روزنامۀ «پراگر پرسه» با عنوان «ژوزفین آوازه‌خوان» منتشر کرد؛ اما کمی بعد نام این داستان را تکمیل کرده و عنوان جدید «ژوزفین آوازه‌خوان یا قوم موش‌ها» را برای این داستان انتخاب کرد. نقد و بررسی این داستان از دو بخش شکل یافته است. در بخش نخست تحقیق و بررسی‌های مترجم و نویسنده دربارۀ این داستان مطرح می‌شود و در بخش دوم مقاله‌ای که منتقد آلمانی گوتر زآسه در نقد این داستان به رشتۀ تحریر درآورده، آورده شده است. در این داستان رابطۀ یک قوم با هنرمندی به نام ژوزفین توصیف می‌شود. با وجود آنکه در این مورد اختلاف نظر وجود دارد که آیا هنر ژوزفین موسیقی است یا همان نوای سوتی است که دیگر اعضای این قوم قادر به انجام آن هستند، کنسرت‌های او از محبوبیت خاصی برخوردارند و به خوبی استقبال می‌شوند. اعضای قوم موش‌ها در این داستان در جامعه‌ای که از ساختارهای اجتماعی، سنتی و فرهنگی برخوردار است و دارای تاریخ کهن می‌باشد، زندگی می‌کنند. یکی از موضوعات مرکزی این داستان بررسی رابطه پیچیده و بغرنج میان هنرمند و جامعه است. داستان دیگری که در این کتاب آورده شده، داستان «شغال‌ها و عرب‌ها» است. کافکا این داستان را در ژانویۀ 1917 به رشتۀ تحریر درآورد و در اکتبر همان سال در ماهنامه‌ای به نام «یهودی» منتشر کرد. «شغال‌ها و عرب‌ها» داستانی است دربارۀ «منِ» راوی، یعنی شخصی اروپایی که به سرزمینی ناشناس می‌رود و در آنجا با یک عرب و گله‌ای از شغال‌ها برخورد می‌کند که آنها را «نفرتی که ریشۀ ژنتیکی و تاریخی دارد، با یکدیگر پیوند می‌دهد». این مسافر با کاروانی از عرب‌ها در صحرا چادر می‌زند و در گوشه‌ای کمی دورتر از این گروه به قصد خواب دراز می‌کشد؛ ولی زوزه‌های شغال‌هایی که دور چادر پرسه می‌زنند، مزاحم خوابیدن او می‌شوند. شغال‌ها به سوی او می‌آیند و با او شروع به صحبت می‌کنند. آنها در او مسیح‌شان را می‌بینند که می‌تواند آنها را از دست عرب‌ها نجات دهد. یکی از شغال‌ها می‌گوید عرب‌ها جانوران را برای آنکه نشخوار کنند، می‌کشند و به این ترتیب دنیا را آلوده می‌کنند، در حالی که شغال‌ها برعکس با خوردن لاشه‌هایی که خونشان را عرب‌ها آشامیده‌اند، طبیعت را پاکیزه می‌کنند.....

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر