نویسنده : عبدالحسین انصاری انصاری یکی از شاعران موفق ایرانی است که پس از انقلاب به شهرت رسیده است، تا کنون از وی مجموعه اشعار گوناگونی به چاپ رسیده و او را به عنوان غزلسرا یاد میکنند. از جمله آثار این شاعر توانمند میتوان به “زمین کودکی غمگین”، “هزاره اول قبل از پرواز” و “باید برای زنبیل خالی ات شعر بگویم” اشاره کرد. “هم بستر با رودخانه” اثری دیگر از انصاری است که اشعاری زیبا و خواندنی را در خود جای داده است، سروده هایی که روح را تلطیف میکنند و بازی لذت بخشی با احساس آدمی شکل میدهند. گزیده ای از کتاب : تاریخ لای چرخ زمان گیر می کند تقویم روی فصل خزان گیر می کند وقتی کنار حوض وضو تازه می کنی در سینه مناره اذان گیر می کند این قدر ابروان خودت را گره نزن آرش میان این دو کمان گیر می کند هر بار پلک می زنی انگار ناگهان دریا درون قطره چکان گیر می کند در کوچه ها بدون هدف راه می روم از راه می رسی و زبان گیر می کند از شهر کوچ می کنی و لقمه های نان یک باره در گلوی جهان گیر می کند در پارک ها مجسمه ها پیر می شوند در پخش ها نوار بنان گیر می کند هرشب برای عطر تنت آه می کشد پیراهنی که در چمدان گیر می کند
0 نظر