صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود/ثبت نام

سرمقاله های کاوه 1922-1916 میلادی (مقالات تقی زاده16)،(زرکوب،وزیری،توس)

کد شناسه :44016
سرمقاله های کاوه 1922-1916 میلادی (مقالات تقی زاده16)،(زرکوب،وزیری،توس)
موجود نیست

نویسنده : حسن تقی‌زاده زیرنظر: ایرج افشار سیدحسن تقی زاده یکی از مردان موثر در جریان استقرار مشروطیت و سپس از سیاستمداران کشور و همزمان از پژوهندگان برجسته و پیشگامان در پژوهشهای تاریخی به روش علمی و انتقادی بود. بنابراین می باید آثار و نوشته های او در هر یک از آن زمینه ها و مخصوصا آن چه در قلمرو ایرانشناسی است گردآوری و در یک مجموعه هماهنگ به چاپ برسد. این جلد از مجموعه مقالات تق‌زاده دربر گیرنده‌ی مقالات وی در نشریه‌ی کاوه می‌باشد. قسمتی از این کتاب : هر قومی و بلکه هر شخصی در موقع صحبت یک عبارتی را زیاد و به‌جا و بی‌جا استعمال می‌کند که به قول فرنگی‌ها «تعبیر محبوب» شخص و به قول خودمان «تکیه کلام» متکلم است. این تکیه کلام به حسب عادت است و در اشخاص مختلف است و لابد هرکس در اشخاص معاشر خود این نوع عبارت را ملاحظه کرده و طرف توجه قرار داده است. در ملت‌ها و اقوام مختلف هم «تکیه‌کلام»های مختلف موجود است. بعضی عبارات از عوارض عمومی زبان آنها است و بعضی دیگر در طبقات مختلفه ملت متفاوت است. مثلا در زبان فرانسه متصل «آیا چنین نیست» و «بالاخره» و «دِ دِ» و در انگلیسی «خوب» و «ها بلی» و در آلمانی «خلاصه» و «ها همچون!» و در عربی «والله» پرمکرر می‌شود. لکن مقصود ما در این‌جا این نوع «تکیه‌کلام»های لفظی صِرف نیستند بلکه بعضی چیزهایی است که به اخلاق روحی ملت نیز بی‌علاقه نیست و از این عبارات در زبان‌های مختلف به قدری مثال زیاد هست که ما از شرح آن می‌گذریم و نمونه‌ای از آن را در زبان خودمان نشان می‌دهیم. مثلا پیش از ظهور مشروطیت در ایران تکیه‌کلام عامه لفظ «مسلمان» و ترکیبات آن بود. در سر هر مطلبی می‌گفتند «مسلمان انصاف بده آیا این‌طور نیست»، «مسلمان آخر رحم هم خوب چیزی است»، «یک مسلمانی پیدا شود بگوید بابا چرا همچو می‌کنی»، «بابا آخر مال مسلمانان است چرا تلف می‌کنید»، «خدا نصیب هیچ مسلمانی نکند» و هکذا. حکمت همه این عبارات آن بود که مردم عقل و علم و رحم و انصاف و مروت و نیکی به همدیگر را از خواص مسلمین می‌دانستند. بعد از ظهور مشروطیت صحبت تمدن اروپا و علم و فضایل و کمال و عقل و اخلاق فرنگی خیلی رایج شد و دیگر همه در اظهار اطلاع از فرنگ و مخصوصا نکته‌سنجی و خرده‌گیری از ایران و نقادی معایب ایرانیان بلبل شدند. در این دوره علاوه‌بر یک مشت بلکه یک خروار عبارت «تکیه‌کلام»های عجیب دیگر از قبیل «روح این مسأله»، «روح اجتماعات»، «فلسفه این کار» و ...، یک تکیه‌کلام عجیب تازه‌ای هم بی‌اندازه در میان جوانان فرنگی‌مآب و بدتر از آنها در میان قبا راسته‌های پرمدعا و خودپسند منتشر و عادی شد و آن، این است: «این ایرانی‌ها چه مردمان غریبی هستند»، «امان از دست این ایرانی‌ها»، «این عادت ایرانی است»، «ما ایرانی‌ها چیز عجیبی هستیم» ... الخ!

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر