نویسنده : انوش صالحی صبرکن ، این تازه اول حکایت است . این خط که شروع شد همین را بگیر و برو ، یا نه ، من جلوتر راه میافتم بلکه نام کوچهها و خیابانها از یادت رفته باشد و نامهای تازه را به خاطر نداشته باشی . پشت سرم راه بیفت ، آن وقت من هم روی دیوارها مینویسم :"این خط را بگیر و بیا" تا با هم خطی را که پرده سفید سینما را به دو نیم کرده ادامه بدهیم . از سالن قدیمی شهر بیرون بزنیم تا برسیم به کنار درخت پیری ….. . "خواب شکسته "،داستانهایی از التهاب و اضطرار زندگی در بطن حوادث بزرگی همچون کودتای سی و دو تیر و انقلاب پنجاهو هفت است . قصه آدمهایی که چه بسا فقط ناظر بیخبر ان حوادث بودند . گریز ناممکن بود .
0 نظر