نویسنده : رسول یونان این مجموعه ششمین مجموعه شعر من و ادامه طبیعی کتابهای قبلیام است. کتابهای جدید من، چه بخواهیم و چه نخواهیم، ادامهدهنده سایر کتابهای من است. اما ممکن است با توجه به تجربههای جدید، آدم دست به کارهای جدیدی بزند. من هر بار کتابی چاپ میکنم اغلب میگویند کتاب جدیدتر خوبتر بود و این به این معناست که من در حالیکه روند طبیعی شعرهایم را ادامه میدهم، اما با کتابهای قبلیام کمی فرق میکنم. من در این مجموعه فضاهای متفاوتی را تجربه کردهام. هم شعر بلند و هم شعر کوتاه دارم، اما هیچ اصراری بر این ندارم که شعرم را کوتاه یا بلند بگویم و یا از وزن استفاده کنم یا نه. اینها اتفاقی است. در این مجموعه یک غزل هم دارم. پارسال هم یک مجموعه با نام «یه روز یه عاشقی بود» منتشر کردم که قالب موزون داشت. هر کدام از این دو نوع شعر محدودیتها و آزادیهای خودشان را دارند، اما چیزی که مهم است این است که کنش شاعرانه در یک مجموعه رخ بدهد. اینها فرم و قالب شعر است؛ اما مهم چگونه گفتن شعر در آن قالب است که اگر کنش شاعرانه در آن رخ بدهد، شعر خوانده میشود، وگرنه دیده نمیشود. من از اول به زندگی میاندیشیدم و ادبیات بهانهای برای اندیشیدن به زندگی است. شعر و ادبیات راهی برای بهتر کردن زندگی است. نوشتههای من هم آیینه زندگی من است و آنطور که زندگی میکنم مینویسم. شاید چیزی در من تغییر کرده که این نوع نگاه در شعرهایم پررنگتر شده است. من همیشه مخاطب خاص خودم را دارم که آمیزهای از اقشار مختلف هستند و همیشه مخاطب در شعر من نقش ایفا میکند. مخاطب ایرانی هم مخاطب قدرتمند و بافکری است و همین مخاطب اوکتاویو پاز، حافظ و فروغ را نگه داشته است. اشعار این کتاب، موضوعاتی چون پرواز، جمع کردن تخم بلدرچین از کشتزاران آفتاب، عشق، زندگی، مرگ، کار و برخی موضوعات شهری را شامل میشود.این کتاب در 5 فصل گردآوری شده و حدود 90 شعر را دربرمیگیرد. مجموعه شعر «اسکی روی شیروانیها» با بخشهای «در بهشت گوشیها را برنمیدارند»، «گربهای روی کلاویهها میدود»، «درباره پرواز و شیروانی و اینجور چیزها» و «جمع کردن تخم بلدرچین» همراه است. از توضیحات شاعر دربارهی این کتاب شعر «سفر» از مجموعهی «اسکی روی شیروانیها»: چمدانم را میبندم بیهیچ دلهرهای دیگر نه این درخت توت میتواند مانع شود و نه این آفتاب لنگرانداخته در پنجرهها وقتی تو نباشی چهقدر راحت میشود از اینجا رفت.
0 نظر