نویسنده : حسن شکاری «وقتی میبینی که وقایع زندگی خارج از ارادهی تو شکل میگیرند چهکار میتوانی بکنی؟ حداقل کار و شاید بهترین کار این است که از خودت دو آدم کاملاً متفاوت بسازی؛ یکی آدمی به ظاهر بیاراده که مجبور به پذیرفتن واقعیتهای روزمره است و در این محدوده و با زیرکی خاصی هم سعی میکند فشار این وقایع را پس بزند و جوری روزمرگیهای ناهنجار را برای خود و دیگران قابل تحمل نشان دهد، و دیگری آدمی که در همه حال مجبور به مخفی کردن چهرهی واقعی خود است و منتظر لحظهی موعود تا دست به عملی بزند که سرشت واقعیاش او را تشویق به این عمل میکند گو این عمل در چشم دیگران هیچ اهمیتی نداشته باشد، درست مثل کاری که من کردم و نتیجهاش وضع موجود است...» این بخشی از داستان یک جفت پوتین از گزیدهداستان «یکی از این شبها» است که روایتی خاص از جنگ است اما متفاوت از داستانهایی که تاکنون درباره جنگ نوشته شده. داستان «نگهبان» از این مجموعه نیز شاید داستان جنگ محسوب شود ولی در پرداخت بسیار ساده، تفسیری عمیق از زندگی و روابط انسانی ارائه میکند که همین پرداخت ساده، این داستان را مانند داستان «یکی از این شبها» ویژه میسازد؛ داستانی که با زبان و ساختاری به ظاهر ساده، عمق هراس و تنهایی و ملال و موقعیت دلهره آور انسان بیپناه در ایام جنگ و تأثیر این ایام را بر او باز مینماید. گزیده داستان «یکی از این شبها»؛ قصه ـ افسانه تراژدیک زاری که حدیث عشق و جنگ در روزگاران گذشته است شروع و با دو داستان تیفوس و گوات که روایت زندگی دو برادر در دو دوره و شرایط تاریخی و اقلیمی متفاوت است پی گرفته میشود. در «کابوس پاییزی» دیگر داستان این کتاب، سرنوشت محتوم و از پیش رقم زده شدهی انسانی مطرود در وضعیتی کابوسوار ترسیم میشود و تمام عناصر داستان متأثر از این وضعیت کابوسوار موقعیتی هراسناک مییابند و در کلیتی بس منسجم داستان بیم و ناتوانی این انسان مطرود را از تغییر شر به خیر شکل میبخشد. مجموعه داستان «یکی از این شبها»؛ قصه ـ افسانه تراژدیک زاری که حدیث عشق و جنگ در روزگاران گذشته است شروع و با دو داستان تیفوس و گوات که روایت زندگی دو برادر در دو دوره و شرایط تاریخی و اقلیمی متفاوت است پی گرفته میشود. در «کابوس پاییزی» دیگر داستان این کتاب، سرنوشت محتوم و از پیش رقم زده شدهی انسانی مطرود در وضعیتی کابوسوار ترسیم میشود.
0 نظر