نویسنده : زکریا تامر ترجمه : محمدرضا مرعشیپور آدم های قصه های زکریا تامر، چنان تا مغز استخوان گرسنه اند که یکدیگر را به شکل خوراک می بینند. در بیشتر قصه های او میل، حول شکم تمرکز یافته است. اشتیاق، اشتیاق خوردن است، اشتیاق بلع. اوج این اشتیاق در قصه ای که نامش گرسنگی است تجلی یافته است، آنجا که شخصیت قصه در خواب، کودکی را می خورد و تنی را به شکل نان می بیند، یا قصه عروسی شرقی که در آن نیز به کنایه به گرسنگی و غلبه اشتیاق بر خوردن بر هر اشتیاق دیگری اشاره می شود ...
0 نظر