نویسنده : جلال آلاحمد جلال از نویسندگان معاصر و همسر سیمین دانشور است که داستان هایی جالب از خویش به یادگار گذاشته است، او اوضاع زمانه خود را به تصویر می کشید و داستان هایش بیشتر در حال و هوای احوالات مردم در دوران زندگی خودش می باشد. از شیطنت های بچگی، از اوضاع زنان جامعه، از ترس ها و قوانین گوناگون حاکم و از بسیاری اتفاقات و حوادث دیگر در آثارش سخن به میان آورده است. کتاب حاضر شامل داستان های گلدسته ها و فلک، جشن فرخنده، خواهرم وعنکبوت، شوهر امریکایی و خونابه ی انار می باشد که به زیبایی روایت شده اند و خواننده را جذب خود می کنند. گزیده ای از کتاب : این حمام سرخانه هم عزایی شده بود. از وقتی توی کوچه چادر از سر زن ها می کشیدند، بابام تصمیم گرفته بود حمام بسازد و هفته ای هفت روز دود و دمی داشتیم که نگو. و بدیش این بود که همه ی زن های خانواده می آمدند و بدتر این که هیزم آوردنش با من بود. از ته زیرزمین آن سر حیاط باید دست کم ده بغل هیزم می آوردم و می ریختم پای تون حمام که ته مطبخ بود. دست کم دو روز یک بار. درست است که از وقتی حمام راه افتاده بود، من از شر حمام رفتن با بابام خلاص شده بودم که هر دفعه می داد سر مرا مثل خودش از ته تیغ می انداختند و پوست سرم را می کندند. اما به این درد سرش نمی ارزید. هر دفعه هم، یکی دو جای دستم زخمی می شد.
0 نظر