نویسنده : حمیده وحیدی گاهی بعضی چیزها و بعضی خاطرهها هیچ رنگی در دنیا ندارد. انگاری جنس بعضی دوست داشتنها فرق میکند. علاقه من به او هم از همین دسته بود. بعدها که میخواستم از آن روزها یاد کنم توی ذهنم هیچ رنگی شکل نمیگرفت. عشقم نه آبی بود و نه زرد و نه طلایی. حتی روزهایی که خواستم از او متنفر شوم تا شاید دل چاک چاک شدهام التیام بخشد بازهم چهرهاش و خاطراتش خاکستری نبود. از روزی که پای عشق توی دلم جرقه خورد تا بعدها نبودنش هرگاه ازش یاد میکردم یک جور همهچیز با انعکاس نور ملموسی در قلبم روشن میشد. نوری که هیچگاه خاموش نشد.
0 نظر