قصه های بهرنگ (متن کامل)،(شمیز،رقعی،نگاه)

کد شناسه :35731
  • عنوان کالا :
    قصه های بهرنگ (متن کامل)،(شمیز،رقعی،نگاه)
  • شابک :
    9789643518554
  • ناشر :
  • مولف :
  • نوبت چاپ :
    9
  • سال چاپ :
    1401
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد كل صفحات :
    391
  • وزن :
    376
  • قيمت :
    1,950,000 ریال
موجود نیست

نویسنده : صمد بهرنگی صمد بهرنگی (2 تیر 1318 ــ 9 شهریور 1347)، معروف به بهرنگ، داستان‌ نویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی بود. معروف‌ترین اثر او داستان «ماهی سیاه کوچولو» است. بهرنگی در 1339 نخستین داستان منتشر شده‌اش را با عنوان «عادت» نوشت. که با «تلخون» در سال 1340، «بی‌نام» در 1342، و داستان‌های دیگر ادامه یافت. او ترجمه‌هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از «مهدی اخوان ثالث»، «احمد شاملو»، «فروغ فرخزاد»، و «نیما یوشیج») انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع‌آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از ایشان منتشر شده‌، برخی از آثار «صمد بهرنگی» با نام مستعار چاپ شده‌ است. از جمله نامهای مستعار ایشان می‌توان به: «ص. قارانقوش»، «چنگیز مرآتی»، «صاد»، «داریوش نواب‌مراغی»، «بهرنگ»، «بابک بهرامی»، «ص. آدام»، و «آدی باتمیش» اشاره کرد. صمد در سال 1318 در محله چرنداب شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش زهتاب بود. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در مهر 1334 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت، که در خرداد 1336 از آنجا فارغ‌التحصیل شد. از مهر همان سال آموزگار بود، و تا پایان عمر در «آذرشهر»، «ممقان»، «قاضی جهان»، «گوگان»، و «آخی جهان» در استان آذربایجان شرقی، تدریس کرد. در مهر 1337 برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی، به دوره ی شبانه «دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز» رفت، و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد 1341 و دریافت گواهی‌نامه پایان تحصیلات ادامه داد. وی در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را، بخش بزرگی از اشتراک زبان‌های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته‌است مثل قارچ زاده نشدم بی‌پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، هر جا نَمی ‌بود به خود کشیدم و شدم معلم روستاهای آذربایجان،پدرم می‌گوید اگر ایران را بین ایرانیان قسمت کنند، از این بیشتر سهم تو نمی‌شود .” این سخن صمد است، معلم کودکان، قصه نویس بچه‌ها، انسانی که غمخوار کودکان برهنه پا بود و دغدغه‌اش آموختن به آنها و بالنده‌تر کردنشان، صمد دیر نپائید، جوان بود که ارس همان رودخانه‌ای که به آن عشق می‌ورزید، جانش را ستاند و دغدغه‌هایش ماند برای بازماندگان . اما دریغا که کسی همانند صمد بهرنگی نه آمد و نه شد.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر