پیک جنوب (شمیز،رقعی،مجید)

کد شناسه :35454
موجود نیست

نویسنده : آنتوان دوسنت اگزوپری ترجمه : پرویز شهدی سنت اگزوپری «پیک جنوب» را در ۱۹۲۷ نوشت و در ۱۹۲۸ منتشرش کرد. بعضی‌ها هم آن را یکی از ماجراهای «شازده کوچولو» به شمار می‌آورند، اما نکته‌ی بسیار مهم در مورد این کتاب، ظهور نویسنده‌ای است در عرصه‌ی ادبیات که خلبان است و نویسنده نیست و شور و اشتیاق برای هوانوردی، بر هر چیز دیگری در زندگی‌اش می‌چربد، درعین‌حال فراموش نکنیم که همه‌ی نوشته‌های سنت اگزوپری (به ویژه همین کتاب و «پرواز شبانه»، «زمین آدم‌ها»، «خلبان جنگی» و حتا «شازده کوچولو») به پرواز و فراز و نشیب‌های آن اختصاص دارد. سنت اگزوپری در واقع «ایکاروس»ی است در بند هزار توی زندگی خاکی، فکر و ذکرش رهایی از این زندان است، زندان تن، راه چاره‌اش پرواز است و وسیله‌ی پرواز: هواپیما. آن وقت در پهنه‌ی بی‌کران آسمان و جنگجویان خطر آفرینش: باد، توفان، مه، راه گم کردن در دل صحرایی که همه جایش یک‌سان است، خلبان، راوی داستان‌هایش هم می‌شود، داستان‌هایی که داستان نیستند، حقیقتند، ماجراهایی هستند که برای خودش و رفقای هم پیشه‌اش اتفاق افتاده و از آن‌ها جان سالم در برده یا جان باخته‌اند. اما این آدمی که با ماشین، با مسائل فنی، با پرواز و خطرها و مشکلات آن دست به گریبان است، طبعا نباید اهل اندیشه و سیروسلوک و کشف و شهود باشد، اما در حقیقت چون اهل این حرف‌هاست به هوانوردی رو می‌آورد. زمین برایش قفس تنگی است مانند بدنش، برای اندیشیدن و سیروسلوک نیاز به فضای بی‌کران دارد، چه جایی بهتر از صحرا و آسمان. صحرا با سکوت و انزوایش فرد را به‌سوی اندیشیدن و سیروسلوک سوق می‌دهد. جایی که جز صدای ملایم یا زوزه‌ی شدید باد، صدای دیگری نیست و گاهی هم سکوت مطلق.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر