نویسنده : حسن همایون همایون، شاعر و روزنامهنگار با این دفتر شعر که از دو فصلِ «علیه تهران» و «اعتراف» تشکیل میشود، به دنبال خلق فضاها و راه یافتن به دنیاهایی تازه است. شعرهای او به غایت به خیال و ذهن متصل است و پر از تعبیرهای بکر و تازه. در جایی نوشته است: «پروردگارا/ اشیاء را به کدام نام میخوانی / که سرانجام همه به سوی تو بازمی گردند؟» شمس لنگرودی در یادداشتی درباره این کتاب نوشته است: «چند سالیست بحث دو گونه شعر در ایران مطرح است، گونهای که اصطلاحا به شعر «ساده» یا درستتر «سهلالممتنع» معروف است، گونهای دیگر با نامهای مختلف؛ که در پیچدگی بافت و زبان مشترکاند. اما اشعاری که منتشر میشود، فقط از این دو گونه نیست. اشعاری هم میخوانیم به لحاظ زیباییشناسی اشعاری بینابینی است؛ یعنی نه مثل شعر «سهلالممتنع» یا ساده اصطلاحا مخاطبمحور است، نه از آن نوع دیگر که عمدتا به اهل فن و صناعت نظر دارند. در هر سه گونه شعر البته اشعاری یافت میشود، که جذاب و خواندنی و ارزشمند است. شعر حسن همایون، از این نوع سوم؛ یعنی نوع تلفیقی است. بدین معنا که اگر چه شور عصیانهای ساختارشکنانه، در بسیاری از شعرهایش موج میزند و اگرچه در مجموعه رو به «جریان سیال» در شعر دارد، اما هدف را که مخاطب است فراموش نمیکند. در شعر او شاعریست که وجود دارد؛ (یعنی شعرهاییست که حس میشود پس و پشت آن شاعری دارد سخن میگوید) و کلمات نیست که از جایی نامعلوم بر کاغذ فرو میریزد، این نکته حتا در نام کتاب او یعنی «برف تا کمر در تاریکی نشسته» نیز به چشم میخورد. پیداست که حسن همایون نه درگیر این یا آن جریان هنری، بلکه درگیر یافتن راهی برای بیان خود است و آبشخورش را عطشاش پیدا میکند نه علائقاش.»
0 نظر