نویسنده : جف کینی ترجمه : تبسم آتشینجان شور و هیجان همه جا را فرا گرفته است! این بار چه بلاهایی قرار است سر گرگ هفلی طفلکی ما بیاید!؟ جشن مدرسه در راه است و این ماجرا کل زندگی و کارو بار گرگ را به هم ریخته، گرگ دنبال کسی می گردد که با او به جشن برود. این بار هم قرار است دوستش، راولی، کمکش کند، اما آیا می کند!؟ سرانجام گرگ یک نفر را پیدا میکند، اما از قدیم گفته اند یک سیب را که به هوا بیندازی، هزار تا چرخ میخورد...
0 نظر