نویسنده : دیو ایگرز ترجمه : عباس مصطفوی رمان «زیتون» نوشته دیو ایگرز ماجرای یک خانواده آمریکایی در جریان توفان کاترینا است. این کتاب در واقع گزارشی است از عبدالرحمان زیتون و همسرش کتی زیتون از شاهدان عینی توفان کاترینا در اواخر اکتبر 2005.تاریخها، زمانها و مکانها و دیگر واقعیتهای کتاب از سوی منابع و مستندات تاریخی مستقل تایید شده است. مکالمات کتاب «زیتون» بر اساس حافظه مکالمهکنندگان بازنویسی شده؛ هر چند در بعضی نامها تغییراتی صورت گرفته است.البته این کتاب همه حوادث نیواورلئانز یا روزهای بعد از توفان کاترینا را بازگو نمیکند و صرفاً گزارشی است از یک خانواده و تجربههای آنها قبل و بعد از این توفان سهمگین. در بخشی از این کتاب میخوانیم: در اواخر اکتبر 2005 بعد از اینکه توفان کاترینا به شهر نزدیک میشود، «کتی» بچهها را برمیدارد و نیواورلئانز را به مقصد باتونروژ ترک میکند. «عبدالرحمان» اما در شهر میماند تا از خانه و مستغلاتشان نگهداری کند. شهر را آب فرامیگیرد و زیتون سوار قایق دست دومش میشود و در شهر میچرخد تا به دیگران امکانات برساند.
0 نظر