(سیری در نظریه ها و رویکردها) نویسنده : مهشید صفائی افرادی که وارد رابطۀ عاشقانه میشوند، گویی به اتاقکی تاریک میروند و منتظر حوادثی خارق العادهاند و هرچه به روشنایی صبح میرسند بیشتر مأیوس میشوند و واقعیت عشق آنها را بیشتر دچار ترس و تردید میکند. در نتیجه از این اتاق نیمهروشن میگریزند و یا وارد اتاق تاریک دیگری میشوند تا به انتظار شعبدهای تازه بنشینند. درگیری با این دغدغۀ ذهنی، نقطۀ شروعی شد برای تحقیق و مطالعه دربارۀ عشق و روابط عاشقانه؛ و بعد از چندسال نیز تصمیم گرفتم کتابی بنویسم تا به بسیاری از پرسشها دربارۀ عشق پاسخ گوید. شناخت مفهومی چون عشق که پدیدهای بدیهی و درونی پنداشته میشود و سالهای سال درپژوهشها فراموش شدهچندان آسان نیست. عشق واژهای است به ظاهر بدیهی که مدتهاست ذهن انسان را به خود مشغول ساختهاست و اغلب چنین پنداشته میشود که با درک شهودی قابل تعریف است نه با درک شناختی. ما سالها خواستهایم عقل را به ابزاری برای شناخت احساسات تبدیل کنیم. اما حتی از این کار حذر کردهایم. با اینکه ابزار شناخت این واژهپایایی و روایی ندارند و ممکن است در مطالعۀ این مفاهیم، به جواب روشنی نرسیم دست کم میتوانیم با سایهروشنی از آگاهی، بهتر در روابطمان عمل کنیم. ادعای این کتاب ارائۀ تلقی روشنی از واژۀ عشق نیست، بلکه کسب همین سایهروشن از این مفهوم عظیم است.
0 نظر