(شعر امروز 23) نویسنده : فاطمه روشن فاطمه روشن از شاعران نوپرداز افغانستان و ساکن کابل است. در این کتاب پنجاه شعر سپید از این شاعر را میخوانیم که غالباً در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد سروده شده است. این مجموعه شعر در واقع کار مشترکی است میان انتشارات سپیدهباوران و مؤسسۀ فرهنگی درّ دری و یکی از پنج کتابی است که به این شیوه منتشر شده است. در شعرهای این کتاب، فضای زندگی و اجتماع افغانستان دهۀ هشتاد و حتی تا امروز را به روشنی میشود حس کرد، چالشهای میان زندگی و افکار سنتی و نگرشهای نوین، مسائل جنگ و پس از جنگ، تضادهای طبقاتی و دیگر اموری که ذهن شاعر را درگیر خویش ساخته است و او با بیانی شاعرانه و لطیف به آنها میپردازد. همچنین در این کتاب بسیاری از عناصر زندگی و محیط، واژگان و آداب و رسوم افغانستان را مییابیم که برای مخاطبان ایرانیِ کتاب تازگی دارند. و همانطور که انتظار میرود، بخش عمدهای از دغدغههای شاعر را مسائل زنان جامعۀ افغانستان تشکیل میدهد، با محرومیتها، چالشها، عشقها و شکستها و موفقیتهایشان در این دوران گذار. من دختر همان زنی هستم که شیربهایش سه ماده گاو شیری یک گاو نر، هفت گوسفند و ده بز بود و عمری دختران قریه حسرتش را خوردند زیباییاش را «چیچک» برد و سالهای عمرش را ملخها خوردند پیازها و کدوهای تازه را برادرانش جواریهای به شیره رفته را من دختر همان زنم که هیچکس نبود که هیچ کس نیست جز زن مچالهای که غرورش را در خطوط اخمش به کوچه و بازار میبرد
0 نظر