نویسنده : نسرین ثامنی «طاهره» و «باهره» فرزندان خانوادة «رهنما» بودند. طاهره، فرزند اول خانواده، در شرایطی که پدر آرزوی فرزند پسر را داشت به دنیا آمده بود. به همین دلیل، او را با ظاهر و رفتار پسرانه بزرگ کرده بودند. آقای رهنما، در حالی که طاهره شانزده سال داشت، اولین خواستگار او را برخلاف میل دخترش قبول نکرد و این تصمیم باعث شکلگیری خلق و خوی پسرانهتری در دخترش شد. او در مدرسه با «زری» دوست شد. اما این رابطه آنقدر برای طاهره جدی شد که بدون زری نمیتوانست زندگی کند. پس از چندی زری به نامزدی پسری درآمد و برانگیخته شدن حس عشق و حسادت در طاهره، باعث تصمیمگیری اشتباهی شد که مسیر زندگی هردوی آنها را تغییر داد.
0 نظر