نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : علی هداوند بعد از ماجراى ترسناک سال پیش گیبى از اینکه دوباره به مصر برگردد خیلى نگران است. دوست ندارد به اهرام قدیمى مصر برود. جایى که آن مومیایىهاى ترسناک را دیده بود. بعد یکى از خرافات مصرىها را یاد مىگیرد. یک ورد مرموز که مومیایىها را زنده مىکند. عموى گیبى مىگوید که این یک حقه است. اما به نظر مىرسد چیزى در تابوت مومیایىها دارد تکان مىخورد. امکان ندارد که یک سرى کلمات مسخره مرده را زنده کند. مىتواند؟
0 نظر