نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : آرزو احمی آن قدر پیانو بزن تا اینکه بى هوش شوى و بمیرى... هنگامى که جرى در اتاق زیر شیروانى خانۀ جدیدشان یک پیانوى قدیمى و پر از گرد و خاک پیدا کرد، پدر و مادرش تصمیم گرفتند که یک معلم خصوصى براى آموزش پیانو به جرى استخدام کنند. فکر نواختن پیانو در ابتدا جالب به نظر مىرسید.اما یک موضوع خیلى وحشتناک در مورد معلم پیانوى جرى، دکتر شریک وجود داشت. چیزى واقعا ترسناک. تا جایى که جرى نمىتوانست دست به دکمههاى پیانو بزند. مدتى بعد جرى داستانهایى شنید. داستانهایى وحشتناک درباره شاگردان مدرسه موسیقى دکتر شریک. شاگردانى که براى یاد گرفتن یک درس به آن جا رفتند ... و دیگر باز نگشتند.
0 نظر