روزالده (شمیز،رقعی،تهران)

کد شناسه :22110
روزالده (شمیز،رقعی،تهران)
  • عنوان کالا :
    روزالده (شمیز،رقعی،تهران)
  • شابک :
    9789642911240
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    2
  • سال چاپ :
    1393
  • قطع :
    رقعی
  • تعداد كل صفحات :
    224
  • وزن :
    256
  • درباره كتاب :
    این کتاب داستان شرح‌ حال‌گونه‌ای است از نقاشی که هرمان هسه بخشی از زندگی خود را در قالب این شخصیت بیان می‌دارد. شخصیت اصلی داستان هنرمندی است مانند همه هنرمندان، دمساز با عزلت و مانوس با غوغای درون. او در خلال وقایعی که در زندگی شخصی با آن روبه‌روست به خودیابی راه می‌یابد و به عشق واقعی می‌رسد که از خود گذشتن و محبوب را بر خویش مقدم ساختن است. با آن‌که زندگی مشترکش خالی از محتواست و از هر شوروشوقی تهی است ولی علاقه شدیدش به هنر نقاشی سبب می‌شود تا مصائب زندگی را تحمل کند. هسه در این اثر همانند آثار دیگرش از تعابیری لطیف و دلنشین استفاده می‌کند، با این تفاوت که در این رمان در شرح زندگی یک نقاش بزرگ، قلمش بی‌محابا تصویر می‌سازد و رنگ می‌پراکند. درباره نویسنده: هرمان هسه کیست؟ هرمان هسه شاعر، داستان‌نویس و نقاش آلمانی الاصل بود. از مشهورترین آثار هرمان هسه می‌توان به دمیان، گرگ بیابان، سیدارتها و بازی مهره شیشه‌ای اشاره کرد. هر یک از این کتاب‌ها به جستجوی اصالت، خودشناسی و معنویت فرد می‌پردازند. هسه در سال 1946، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. درباره مترجم: دکتر محمد بقایی (ماکان) زاده 20 اسفند 1323 در تهران، مترجم، استاد ادبیات فارسی و اقبال شناس و مولوی پژوه ایرانی است. او دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و دارای دیپلم عالی زبان انگلیسی از دانشگاه نوادر فلوریدا است. فعالیت فرهنگی ایشان از دهه‌ی 40 آغاز و تا کنون ادامه دارد. از وی بیش از 85 جلد کتاب در زمینه‌های مختلف تالیف و ترجمه منتشر شده است. بقایی بیش از 37 جلد کتاب درباره اقبال لاهوری و اندیشه‌های او منتشر کرده است و به همین دلیل در سال 2005 عالی‌ترین نشان فرهنگی و دکترای افتخار را از پرویز مشرف نخست‌وزیر وقت پاکستان دریافت کرد.
  • قيمت :
    1,785,000 ریال
موجود نیست

نویسنده : هرمان هسه ترجمه : محمد بقائی در روستائی به نام روزالده مردی به نام وراگوت و همسرش از مالکان این روستا هستند این زوج فرزندی به نام آلبرت دارند که پدر را ترک کرده است و پیر فرزند دیگر آقای وراگوت نیز با مادر زندگی می کند این زوج هیچ مشکلی از لحاظ مادی ندارند ولی روزالده آبستن حوادث عجیبی می باشد زیرا…. این اثر به جدایی هسه از همسر نخستش اشاره دارد. هسه چنین می اندیشید که هر روز که می گذرد ما را نسبت به آن چه دوست داریم ،بیگانه تر می کند. آدله همسر فراگوت بدون هیچ گونه شادی در انتظاری پوچ به سر می برد و فرزندش – که در عالم صفا و کودکی به بازی سرگرم است – همان تنهایی پدر و مادر را احساس می کند . آدله استعداد و هنر فراگوت را ندیده می گیرد و این ، بهانه ای محکم برای فاصله گرفتن اندیشه های آن ها است که رابطه ی درک ناشدنی شان را رقم می زند . فراگوت ، اسپرلوس را رها می کند تا در هند به دست نیافته هایش برسد. این سفر شاید دیدگاه نویسنده را درباره ی علاقه به اندیشه های شرقی نشان دهد.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر