نویسنده : آلبر کامو ترجمه : خشایار دیهیمی بیگانه – رمانی از آلبر کامو (1913-1960)، نویسنده فرانسوی که در 1942 منتشر شد. این رمان یکی از مهمترین آثار ادبیات قرن بیستم است و، با شخصیت غیرعادی، غرابت نوشته و رازی که در خود دارد، یکی از تکاندهندهترین این آثار است. مورسو، راوی داستان خویشتن است. حکایت بسیار حسابشده او شامل دو قسمت است که به طور محسوسی هم در لحن و هم در محتوا با هم متفاوتاند. در قسمت اول، مورسو، با ظاهری حاکی از لاقیدی کامل زندگی روزمره خود را در الجزیره، ... شرح میدهد. مورسو با لحن راوی بیطرف، با جملات پیاپی که اغلب به ماضی نقلیاند، احتیاجات جسم، خستگی، میل به سیگار کشیدن و مشکلاتش را در تحمل گرما قید میکند. احساسهایش را ذکر میکند و همچنین به ملال یا بیتفاوتیاش اشاره میکند: "برایم فرقی نداشت" یا "تفاوتی نداشت". نه اعتنایی به تحلیل روانشناختی دارد نه به بیان احساساتش. با اینکه رسیدنش را به خانه سالمندان، که مادرش در آنجا به تازگی مرده است، موشکافانه شرح میدهد، ضمن شبزندهداری در کنار جنازه یا به هنگام تشییع، اندوهی را که از او انتظار میرود نشان نمیدهد. ... در قسمت دوم رمان، روایت آن لحن بیتفاوت آغازین را ندارد. مورسو، که زندانی شده است، یاد میگیرد که با زمان و یادآوری خاطراتش بسازد. دیگر آن کسی نیست که فقط در زمان حال با احساساتش زندگی میکرد. او که به اراده معطوف به حقیقت وفادار است، قبول نمیکند که تظاهر به پشیمانی کند یا با دادن جوابهایی که از او انتظار دارند وارد بازی اجتماع شود. محاکمهاش که همچون تماشاچی در آن شرکت میکند، کاریکاتوری است از عدالت و مجریان آن که خالی از طنز نیست.
0 نظر