نویسنده : فریدا فوردهام ترجمه : مسعود میربهاء روانشناسی یونگ، در نخستین وهله، بر پایه تجربه و استنباط شخص وی از انسانهای بهنجار، دچار رواننژندی و یا روانپریشانی میباشد. این مکتب روانشناسی، نوعی آسیبشناسی روانی نیست، وهرچند یونگ معلومات و مواد تجربی آسیبشناسی روانی را مد نظر دارد، ولیکن فرضیاتش بنا به گفته خود او «پیشنهادها و کوششهایی برای ترتیب و تنظیم استنباط از موجود انسانی میباشد» قاعده کوتاه (فرمول) وجود ندارد که در آن بتوان این استنباط را خلاصه کرد؛ تدقیق و تمرکز در نکتهای از این مبحث روشنگر است، اما این عمل، پیوستگیهای شبکهای را که تشکیلدهنده فعالیت روانی است، از نظر دور میدارد. تلاش به خاطر صراحت و قطعیت در تعریف رویدادها و تجارب روان انسانی، بسیاری از مواهبی را که طبیعت به او ارزانی داشته است، به یغما میبرد.
0 نظر