نویسنده : محیالدین ابنعربی ترجمه : گلبابا سعیدی در عالم تضاد، جز از تضاد سخنی نمیتوان گفت و جز از راز پیچیده خلقت، از چیزی نمیتوان نشان یافت. در ورای همه این تضادها و نواهای درهم ریخته، ناشناخته، نوایی از آفریده ای به گوش میرسد که میخواهد تضاد هستی را در لابهلای سخنان جذاب خود که از هستی مطلق دم میزند، رنگ نیستی بزند. محی الدین ابن عربی، در این کتاب، از زندانی حکایت میکند که وجود وی را در بند کشیده، و آن روح بزرگ و پر عظمت را به مدت یک سال در کنج بیغوله خود حبس کرده و باعث شده که در این جای تنگ و پر آشوب از هر دری سخن گوید.
0 نظر