نویسنده : نغمه دهقانی «کافه مهاجر» نام مجموعه داستانی از نغمه دهقانی است. حال و هوای داستانها همچنان که از نامش پیداست بوی مهاجرت میدهد اما اینبار مهاجر داستانها در کشوری عربی زندگی میکند و ما را با خود به خیابانهای دبی میبرد. داستان اول این مجموعه با عنوان «بچهها» درباره زنی است که با خودش کلنجار میرود برای دفاع از دخترش به مدرسه او برود یا نه؟ نشانهها در این داستان خوب جاگذاری شدهاند. زنی که از فقدان پدری شهید تا به امروز رنج میبرد حالا دخترش را در مدرسهای امریکایی در کشوری عربی گذاشته و از قضا دخترش با دختر مردی عراقی مشاجره کرده است. در بخشی از این داستان میخوانیم: «شکایتی ندارم. حرفی نمیزنم. ظاهراً دخترک به پدرش گفته که همکلاسیاش را نیشگون گرفته، گویا در کلاسِ درس دعوا خیلی بالا گرفته، معلم هر دو را به دفتر فرستاده بود. یک دعوای کودکانه که کلمات بزرگسالانهای در آن به کار رفته، به دخترم گفته بدجنس، دخترم هم گفته بدجنس شما عراقیهایید که پدربزرگ مرا کشتید!» روایتها سرراست و بدون حاشیههای اضافهاند و روی موضوعاتی بکر و تازه انگشت گذاشتهاند که اینها نقاط قوت مجموعه بهشمار میروند.
0 نظر