(از میراث عرفانی بایزید بسطامی) نویسنده : محمدبنعلی سهلگی مقدمه و ترجمه و تعلیقات : محمدرضا شفیعیکدکنی برشی از کتاب : با او، به او، بیخویش، نجوا کردم وین قطره را دارای دریا کردم در بیزمان و بیمکان و بیمن، همراهِ عشقِ او، سفرها کردم چون گم شدم از خویش، در بیخویشی، گُم کردههای خویش پیدا کردم بر شهپرِ شَطّاحی و شیدایی تا قاف رفتم، صیدِ عنقا کردم صید و شکاری اینچنین را، صد شُکر، گاهی نهان، گاه آشکارا کردم از بایزیدم این سخن اِلهام است کز سُرمه او دیده بینا کردم.
0 نظر