به کوشش : اکبر بهداروند از دورههاى بسیار دیر و دور در بین اقوام گوناگونى که در اینجا و آنجا بر کرهى زمین زیست مىکردهاند آیینها، جشنها و شیوههاى متنوّع صید، کاشت و برداشت و پیوندهاى اجتماعى و قومى ویژهاى وجود داشته است که همبستگى و هویّت آنها را تضمین مىکرده و به بقا و استمرار فرهنگى آنها یارى مىرسانده است. پژوهشهاى مردمشناسى و تاریخى جدید نشان مىدهد که رابطهى انسان با طبیعت، جامعه و با انسانهاى دیگر هم از دورهى شکار یا عصر دیرینهسنگى بهبعد بسیار بغرنجتر از آن بوده است که بتوان آن را برحسب هدفهاى اقتصادى و معیشتى صرف واکاوى کرد. نقاشىهاى بازمانده از دورهى شکار هم وضع معیشتى اقوام شکارچى را تبیین مىکند و هم شکلى هنرى را عرضه مىدارد که بسیار زنده و پُر از جنبش و حرکت است. همچنین افسانهها و ترانهها و متلهایى که بسیار قدیمى هستند، افزوده بر نشان دادن چگونگى زیست آدمیان دورههاى دیرینهسنگى و نوسنگى، و زراعى سادگى و ژرفى حیرتانگیزى دارند. اى چشمهى نوش زندگانى گلبانگ بهار مهربانى نام تو همیشه بر لب ماست یاد تو چراغ هر شب ماست
0 نظر