(فراز و فرود نمایش در ایران (1332-1320)) نویسنده : جمشید ملکپور بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ و شکست نهضت ملی مصدق و بر باد رفتن آرمان بسیاری از روشنفکران بهویژه روشنفکران جناح چپ و استقرار دولت نظامی و سرکوب هرگونه تجمع روشنفکرانه و تعطیلی نهادهای فرهنگی و هنری، حکومت با توجه به تجربهی دهه بیست و استفاده از تئاتر از طرف جناحهای سیاسی، تصمیم به پاکسازی کامل تئاتر گرفت. تعدادی به تبعید رفتند و تعدادی برای همیشه کنار کشیدند و تعدادی از چپ و راست جذب سینما شدند. اما بهتدریج دوباره حرکتهای تئاتری بهخصوص از طرف جوانان علاقمند آغاز شد و «اداره تئاتر» و «کارگاه نمایش» دو نهاد تئاتری تحت مالکیت و نظارت دولت قرار گرفتند و گروهی مثل «انجمن تئاتر ایران» تحت تأثیر چپِ نو مستقل از حزب توده در طرف دیگر و در تقابل با حکومت و تئاترهای حکومتی. وقتی که در دهه چهل توجه به ادبیات زیاد شد، توجه به نمایشنامه هم به عنوان یکی از شاخههای ادبیات افزون شد و سبب گردید تا نمایشنامهها چاپ و خوانده شوند که در این میان غلامحسین ساعدی و نمایشنامههایش بیشترین نقش را پیش از انقلاب در اشاعه نمایشنامه و نمایشنامهنویسی پیدا میکند…
0 نظر