نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : میترا کیوانمهر خانواده لیزی در راه پیدا کردن باغ وحش پارک «گاردنز تیم» گم شدند. اما این موضوع مهمی نبود؛ آنها در عوض پارک تفریحی دیگری پیدا کردند. در «سرزمین وحشت» هیچ انسـانی دیده نمیشد. هیچ علامتی. ورود به آن جا هم آزاد بود. به نظر مکان جالبی میرسید. البته تا قبل از این که قلب لیزی از دیدن آن تصویر مرگ آور از ترس نایستاده بود. تجربهی ترسناکی که در اتاق آینهها اتفاق افتاد. چرا که چیز عجیبی در آن سرزمین وحشت وجود داشت. چیزی که بیش از حد وهم انگیز و واقعی بود ....
0 نظر