نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : رویا خادمالرضا جودی عاشق دیدن مزرعهی پدربزرگ و مادربزرگش است. درست است که آن جا هیجان انگیزترین مکان در دنیا نیست؛ اما پدربزرگ داستانهای ترسناک فوق العادهای تعریف میکند و پن کیکهای شکلاتی مادربزرگ بی نظیرند. اما این تابستان همه چیز در مزرعه تغییر کرده است. زمینهای ذرت تنک شدهاند. پدربزرگ و مادربزرگ فرسوده به نظر میرسند و تنها مترسک مزرعه تبدیل به دوازده مترسک ترسناک شده است. یک شب، جودی چیز عجیبی میبیند. به نظر میرسد که مترسـکها حرکت میکنند ، روی پایههایشان تاب میخورند و زنده میشوند....
0 نظر