نویسنده : مارسل بریون ترجمه : ذبیحالله منصوری «این کتاب خاطرات تیمور لنگ به قلم خود اوست که نسخه منحصر به فرد آن به زبان فارسی در تصرف جعفر پاشا حکمران یمن بوده و بعد از فوت جعفر پاشا نسخه مزبور نزد بازماندگان متوفی ماند، تا این که کاتبی یک نسخه از روی آن کتاب نوشت و به هندوستان برد... این کتاب ضمیمهای هم دارد و آن شرح حال تیمور لنگ به قلم اسقف سلطانیه است.» در بخشی از کتاب میخوانیم: «من شمشیر خود را که خونین شده بود به لباس (قولر کمال) مالیدم که پاک شود و آن را غلاف کردم و خطاب به سربازان گفتم من (تیمور) فرزند (ترقائی) اهل شهر (کش) هستم و از امروز فرمانده شما میباشم و شما باید از من اطاعت کنید و هر کس از من اطاعت نکند با شمشیر من به هلاکت خواهد رسید. سربازان یکدیگر را نگریستند و سکوت کردند و من دانستم که فرماندهی من مسجل گردیده است.»
0 نظر