نویسنده : جویس کارول اوتس ترجمه : آرتوش بوداقیان برشی از متن: شب زمان ایدهآلی برای رانندگی و شروع سفری طولانی، آن هم به تنهایی، نیست ولی تو به شدت مشتاق فراری، هوای اینجا برایت سنگین است و نفس کشیدن مشکل! چرا؟ چون در اینجا سر سوزنی بیشتر با کشته شدن فاصله نداشتی. از شدت لگدکوب شدن نزدیک بود از هوش بروی، آنگاه که نقش زمین شدی و پوتینهای سنگین برادرت سر و گلو و پایین تنهات را خرد میکردند شاید او دقیقا داشت ادای کسانی را درمیآورد که در زندان همین بلا را سرش آورده بودند...
0 نظر