نویسنده : سرای شاهینر ترجمه : مریم صادقزاده مرجان قهرمانی نادیده گرفته شده است. او در خیالش زیستن در دنیایی را میپروراند که به دیگران بخشیده شده است، او بیش از آنکه برای زنده مانن در این دنیا تلاش کند سعی میکند زنده بودنش را به اثبات برساند. مرجان از آنچه که به نام زندگی به او بخشیده شده بیزار است و با بههم آمیختن شوخطبعیهایش با این بیزاری به رهایی میرسد. او در راهی که با امید آغاز کرده با لجاجت ادامه میدهد به دنبال کسی برای پاسخگویی میگردد و در این مسیر خویش را مییابد.
0 نظر