نویسنده : کلاس وریلانکه ترجمه : محمدرضا فرزاد بابای من لُپهای نرمی دارد. وقتی توی حمام میزند زیر آواز، صدایش مثل صدای مادرم میشود. بعضی وقتها موی بابا قد یک بوته است. تازه، روی چانهاش کاکتوس سبز میشود و دهانش یک بویی شبیه بوی کلم میدهد. بعضی وقتها بابا اصلاً باحال نیست، اما بعضیوقتها انگشتهایش بوی پورهی سیب میدهند و با خودم میگویم کاشکی او هزارتا دست داشت.
0 نظر