نویسنده : کلائوس مان ترجمه : محمود حدادی محمود حدادی دربارهی «اسکندر رمان وهم» اینگونه نوشته است: کلائوس مان عمدهی آثار خود را در سالهای پرسهگشت غربت نوشت که در آغاز بیستوهفت سالگی دچارش شده بود. اسکندر دومین رمان کلائوس مان است. در جاذبهی افسانههای کهن اروپایی-آفریقایی-آسیایی و از آن جمله ایرانی که این شخصیت را در هاله گرفته است، نویسنده در پرداخت داستان بسیاری مستندات تاریخنگاران پیشین، به ویژه آریان را ( از اسطوره و واقعیت) به خدمت میگیرد و به آن رنگی تا جای ممکن عینی میدهد. با این حال، دقت او در پیروی از تاریخ، چیزی از تمامیت متن بهعنوان رمان نمیکاهد نه از زبان تصویری آن، نه از بیان عاطفیاش. جایی که ابزار قدرت ناچار کارایی کمتری دارد، نقاب بزرگی از چهرهی این جهانگشای افسانهای تاریخ کنار میرود و سیمای انسانی در پیش چشم میآید که با همهی تلاش، در شکستن پیلهی تنهایی جاهطلبانهی خود ناکام میماند. پس در واکنش به رویا پناه میبرد و شیفته و فریفتهی خودپرستی، میلغزد و با تاوانپردازی ملتها به راهی میافتد که در آن خود و دیگران را به تباهی میکشد.
0 نظر