نویسنده : اساتیس پسیلوس ترجمه : موسی اکرمی فلسفة علم چونان بخشی متمایز از فلسفه در سدة بیستم پدیدار شد. زادگاه آن تروپای قاره‌یی بود، جایی که طرح آراستة کانتیِ اصولِ پیشینیِ ترکیبی، که به نظر می‌رسید برای امکان‌پذیری تجربه ضروری است، در آغاز سدة بیستم با تغییرات انقلابی در علوم و ریاضیات روبه‌رو شد. فلسفة علم آن بخشی از فضای مفهومی است که در آن فلسفه و علم با هم روبه‌رو می‌شوند و به میانکنش می‌پردازند. به سخن دقیق‌تر، این فضائی است که در آن تصویر علمی جهان ساخته می‌شود و به ساختار عام و مجرّد علم به جُستارمایة پژوهش نظری تبدیل می‌گردد. علم یک فعالیت میان‌فرهنگی است و، روی‌هم‌رفته، بهترین راهی است که ما انسان‌ها برای فهم و تغییر جهان طبیعی پدید آورده‌ایم. علم تاریخی بس دیرینه دارد و با احتمال بسیار چونان یک محور بنیادینِ عقلانیت انسانی بر جای می‌ماند. همواره نیاز به بررسی مسئله‌های فلسفی گوناگونی که در علم مطرح می‌شوند، برای نمونه ساختار مفهومی یک نظریة علمی مفروض، وجود دارد، ولی همین انگارة کوششی انسانی که مرزهای نادانی و خطاها را واپس می‌راند و فهم ژرف جهان را عرضه می‌کند نیز مطرح است. این کتاب، یک فرهنگ واژگان است که هدف آن این است که همچون یک راهنما و قطب‌نما در هزارتوی مفهومی فلسفة علم عمل کند.