نویسنده : دنیل هان ترجمه : معصومه نفیسی در انتهای دهکدهای، پشت دری سبز رنگ خانم جولی شاد و شنگول با گرازش، ملوین زندگی می کرد. همسایههای خانم جولی شادو شنگول، یعنی خانم ویمپر هق هقو، خانم گروچ غرغرو و خانم استرن اخمالو با داد و قال از همدیگر میپرسیدند: « چه چیزی این قدر شادش میکند؟ هر جور شده باید کشفش کنیم! چه وحشتناک است آدم هر روز دلگیر و افسرده باشد. بیایید رازش را کشف کنیم! حتما راهی دارد»
0 نظر